پارس جنوبی زیر سایه فشارافزایی قطر

پارس جنوبی زیر سایه فشارافزایی قطر ام آی جی تی: با افت فشار گاز در لایه های جنوبی میدان مشترک، سهم ایران از ثروت انرژی خلیج فارس هر روز کوچک تر می شود و هنوز فکر جدی برای تامین مالی این پروژه انجام نشده است.



به گزارش ام آی جی تی به نقل از مهر، در قلب خلیج فارس، جایی میان آب های نیلگون اما پرتنش جنوب، بزرگ ترین میدان گازی جهان نفس می کشد؛ پارس جنوبی، میدانی که هر مترمکعبش معادل ثروتی راهبردی برای اقتصاد ایران و قطر شمرده می شود. اما در صورتیکه همسایه جنوبی با توسعه پیوسته و فشارافزایی گاز در لایه های نهائی میدان مسیر برداشت را سرعت می بخشد، ایران همچنان درگیر اصلاح ساختار مالی، کمبود سرمایه و فرسودگی تجهیزات است.
گزارش های رسمی نشان میدهد ظرفیت بالفعل تولید گاز قطر از پارس جنوبی حالا از مرز ۸۰۰ میلیون متر مکعب در روز عبور کرده، در صورتیکه ایران — با وجود توسعه ۲۴ فاز در دهه گذشته — در بهترین حالت قادر به برداشت حدود ۶۵۰ میلیون متر مکعب است. با کاهش فشار طبیعی مخزن، این اختلاف در سال های آتی به شکافی اقتصادی و فنی تبدیل خواهد شد که تنها با سرمایه گذاری سنگین در پروژه های فشارافزایی (EOR) قابل جبران است.

فرسایش زمان و نسیان سیاست گذاری


پارس جنوبی نمونه عینی از سیاستهای توسعه ای ایران در قسمت نفت و گاز است؛ پروژه ای که دهه ها به عنوان نماد همت ملی شناخته می شد، اما امروز نماد رکود مدیریت مالی شمرده می شود. طی بیست سال اخیر، توسعه میدان در دو سوی مرز با دو منطق کاملا متفاوت پیش رفته است: قطر با مشارکت غول های بین المللی همچون TotalEnergies، ExxonMobil و Shell، و ایران با تأکید بر پیمانکاران داخلی، منابع صندوق توسعه ملی و گاه اوراق سلف نفتی.
نتیجه این دو مسیر، شکاف عمیق در راندمان است. برآورد کارشناسان صنعت نشان میدهد هر فاز قطری در پارس جنوبی از نظر ضریب بازیافت و فشار خروجی، حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد جلوتر از سوی ایرانی است. در ایران، تأخیرهای مالی و تحریمها سبب شد پروژه فشارافزایی به تعویق افتد و بستر انتقال گاز از سکوهای جنوبی به خشکی فرسوده شود.

سکوت گران در مقابل فشارافزایی قطر


از سال ۲۰۲۳، پروژه ای عظیم در قطر تحت عنوان North Field Expansion شروع شده که هدف آن افزایش ظرفیت برداشت گاز تا بیش از ۱۲۰۰ میلیون متر مکعب در روز در افق ۲۰۲۷ است. این برنامه شامل نصب کمپرسورهای فوق سنگین در لایه های عمیق و تزریق گاز بازگردانی شده برای افزایش فشار مخزن مشترک است.
به عبارت دیگر، قطر عملا از مخزن مشترک با ایران برداشت بیشتر و سریع تری انجام می دهد، بدون آنکه ایران توان مقابله فنی داشته باشد.
ایران نیز طرح فشارافزایی را از سال ۱۳۹۹ در دستور کار شرکت ملی نفت قرار داد؛ اما نه بودجه مشخصی تخصیص یافت و نه شرکت خارجی حاضر به همکاری شد. سعی برای جذب شرکتهای چینی و روسی نیز با موانع فنی روبه رو شد، برای اینکه طراحی کمپرسورهای با توان بالا نیازمند فناوری توربوکمپرسورهایی است که تحت تحریم قرار دارند.
نتیجه آنکه، اکنون قطر با بهره گیری از فناوری توربینی Siemens و General Electric فشار مخزن را در سطح پایدار نگه داشته، اما ایران در چند فاز جنوبی (از جمله فازهای ۱۳، ۱۴، ۲۲ تا ۲۴) با افت فشار محسوس و کاهش تولید روزانه مواجه می باشد.

تأخیر در شروع پروژه فشارافزایی ایران


طرح فشارافزایی پارس جنوبی، طبق اعلام شرکت نفت و گاز پارس، قرار بود در قالب مجموعه ای از ۲۰ سکوی کمپرسور دریایی و چهار واحد فرآیندی خشکی اجرا شود. هزینه کل پروژه بین ۲۰ تا ۲۵ میلیارد دلار برآورد شده بود. اما از سال ۱۴۰۰ تابحال تنها طراحی اولیه و مطالعه امکان سنجی انجام شده است.
در نبود مهندسی تأمین مالی مشخص، پروژه عملا متوقف مانده و وزارت نفت حالا بدنبال «اصلاح ساختار مالی مشارکت داخلی» است. این عبارت در عمل به مفهوم تعویض مدل قراردادها از EPC (پیمانکاری کامل) به مشارکت سرمایه ای در تولید (Integrated Investment) است؛ مدلی که مقرر است بازیگران بزرگ داخلی، همچون شرکتهای پتروشیمی، فولاد و حتی صندوق های بازنشستگی را وارد سرمایه گذاری مستقیم کند.
با این حال، مفسرین اخطار می دهند که این تکنیک — در غیاب دسترسی به فناوری کمپرسور و طراحی دریایی — صرفا تأمین سرمایه را ممکن می سازد، نه اجرای فنی پروژه را.

پیامدهای اقتصادی تأخیر در فشارافزایی


افت فشار مخزن پارس جنوبی دستاوردهای فراتر از کاهش تولید گاز دارد. از یک سو، کاهش توان تولید گاز خشک و میعانات گازی مستقیماً بر صادرات فرآورده و خوراک صنایع پتروشیمی جنوب اثر می گذارد؛ از طرفی، افت عرضه داخلی می تواند سبب افزایش واردات گاز از ترکمنستان و محدودیت تزریق به شبکه سراسری شود.
بر اساس مدل برآورد شرکت ملی نفت، هر یک واحد کاهش فشار در مخزن معادل افت ۲۵ تا ۳۰ میلیون متر مکعب برداشت روزانه است. در فاصله سالیان ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۸، این افت می تواند به کاهش مجموع تولید نزدیک به ۱۵۰ تا ۱۷۰ میلیون متر مکعب در روز منجر شود — مقداری که تقریبا نیمی از گاز مورد نیاز شبکه خانگی در زمستان را تشکیل می دهد.
اقتصاددانان حوزه انرژی باور دارند این وضعیت در صورت تداوم، ایران را از صادرکننده بالقوه گاز به واردکننده بالقوه تبدیل خواهد کرد؛ سناریویی که با سیاست خودکفایی انرژی کشور در تضاد کامل است.

رقابت خاموش با همسایگان؛ از خزر تا پارس جنوبی


پارس جنوبی تنها جبهه این رقابت نیست. میادین مشترک در غرب کارون (آزادگان، یاران و یادآوران)، فرزاد ب و قسمتی از خلیج فارس نیز در معرض همان پدیده هستند: برداشت سریع تر عراق، عربستان و قطر در مقابل ایستایی فنی ایران.
در میدان آزادگان جنوبی، عراق موفق شده با سرمایه گذاری حدود ۸ میلیارد دلار و حضور شرکتهای ژاپنی و چینی، تولید را به بیش از ۲۵۰ هزار بشکه در روز برساند، در صورتیکه طرح فشارافزایی ایران هنوز در مرحله تست آزمایشی است.
به تعبیر یکی از مدیران سابق شرکت ملی نفت، ایران درحال نبردی بی صدا با همسایگان است؛ نبردی که نتیجه اش نه در میدان جنگ، بلکه در خطوط برداشت و فشار مخزن نوشته می شود. هر ساعت تأخیر در اجرای پروژه های EOR در میادین مشترک، به مفهوم انتقال مستقیم سهم ایران از انرژی زیرزمینی به خطوط صادراتی همسایگان است.

اصلاح ساختار؛ لزوم یا آخرین فرصت؟


برای جبران عقب ماندگی، وزارت نفت راهی جز اصلاح ساختار سرمایه گذاری ندارد. در شرایط تحریم، دستیافتن به فاینانس خارجی یا مدلهای IPC نا ممکن شده و بخش خصوصی داخلی نیز از تعهدات سنگین مالی بیم دارد.
طرح جدید که در قالب «سرمایه گذاری تلفیقی با تضمین بازگشت گاز» در دست بررسی می باشد، می کوشد بنگاه های بزرگ داخلی را به سرمایه گذاری در عرصه زیرساخت گازی تشویق کند. اما منتقدان، نبود سیاست واحد و تضاد میان وزارت نفت و سازمان برنامه را مانع اصلی می دانند.
در همین حال، وزارت انرژی قطر اعلام نموده که تا قبل از پایان سال ۲۰۲۶، پنج سکوی فشارافزایی دیگر در شمال میدان نصب خواهد شد و تا سال ۲۰۳۰، ظرفیت صادرات LNG این کشور به ۱۲۶ میلیون تُن در سال خواهد رسید. ایران، در مقابل، هنوز نتوانسته حتی اولین کمپرسور فشارافزایی خویش را به مرحله ساخت برساند.

بحران فناوری؛ صرف سرمایه بدون تکنولوژی


مشکل اصلی ایران نه صرفا نبود سرمایه، بلکه نبود فناوری است. طراحی کمپرسورهای فشارافزایی نیازمند تجهیزات دور بالا، شفت های خاص تیتانیومی و سیستم های خنک سازی پیشرفته است که تنها چند شرکت جهانی قادر به تولید آنها هستند. تحریم های صنعتی مقابل ایران خرید این فناوری را دشوار کرده و سعی برای داخلی سازی آن در سطح آزمایشگاهی باقیمانده است.
برخی منابع صنعتی اطلاع داده اند که شرکت توربوکمپرسور نفت درحال مذاکره با موسسات تحقیقاتی داخلی برای طراحی نمونه های سبک کمپرسور است؛ اما حتی در خوش بینانه ترین سناریو، بهره برداری صنعتی از این فنآوری قبل از سال ۱۴۰۹ ممکن نخواهد بود.

آینده پارس جنوبی؛ از نماد ملی تا آزمون ساختار


پارس جنوبی دیگر نه فقط یک میدان گازی، بلکه آزمونی برای کارایی ساختار انرژی کشور است. با وجود همه محدودیت ها، ظرفیت بازگشت به صحنه رقابت هنوز از دست نرفته؛ ایران می تواند با اصلاح الگوی قراردادها، فعال سازی صندوق توسعه ملی به عنوان شریک سرمایه، و جذب دانش فنی از مسیر همکاری با شرکتهای آسیایی، قسمتی از عقب ماندگی را جبران کند.
به گفته کارشناسان مرکز پژوهش های مجلس، اگر پروژه فشارافزایی تا پایان ۱۴۰۸ شروع شود، ایران می تواند افت فشار را تا حدی مهار کرده و در افق ۱۴۱۰ تولید پایدار ۸۰۰ میلیون متر مکعبی را حفظ کند. در غیر این صورت، مجموع خسارت اقتصادی ناشی از کاهش برداشت از میدان مشترک می تواند بیش از ۱۰ میلیارد دلار در سال هزینه فرصت برای کشور بوجود آورد.
ایران در میادین مشترک، خصوصاً پارس جنوبی، نه با کمبود منابع طبیعی بلکه با کمبود تصمیم مواجه می باشد. در صورتیکه قطر با مدیریت واحد، سرمایه گذاری پیوسته و انتقال فناوری، مسیر آینده گاز جهان را تعیین می کند، ایران هنوز میان اصلاح ساختار، جذب سرمایه و چالش تکنولوژی در رفت وآمد است.
روند فعلی اگر ادامه یابد، فاصله تولید دو کشور تا سال ۱۴۱۰ ممکنست دو برابر شود — کابوسی برای سیاست انرژی و نشانه ای از لزوم بازبینی فوری در راهبرد توسعه میادین مشترک.
در میدان خاموش پارس جنوبی، رقابت ادامه دارد؛ رقابتی که هر مترمکعبش معادل قسمتی از آینده اقتصاد ایران است. حرف آخر اینکه اما از سال ۱۴۰۰ تاکنون تنها طراحی اولیه و مطالعه امکان سنجی انجام شده است. در فاصله سالیان ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۸، این افت می تواند به کاهش مجموع تولید نزدیک به ۱۵۰ تا ۱۷۰ میلیون متر مکعب در روز منجر شود — مقداری که حدودا نیمی از گاز مورد نیاز شبکه خانگی در زمستان را تشکیل می دهد. اقتصاددانان حوزه انرژی باور دارند این وضعیت در صورت تداوم، ایران را از صادرکننده بالقوه گاز به واردکننده بالقوه تبدیل خواهد کرد؛ سناریویی که با سیاست خودکفایی انرژی کشور در تضاد کامل است.


منبع:

1404/08/25
13:26:51
0.0 / 5
10
تگهای خبر: آب , انرژی , پتروشیمی , تحریم
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
X
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۹ بعلاوه ۲
MIGT انرژی ، توربین، گاز ، ام آی جی تی

سایت ام آی جی تی یک منبع ارزشمند برای علاقه‌مندان به حوزه انرژی، اقتصاد و نفت و گاز است، که با ارائه اطلاعات دقیق، تحلیل‌های به روز و پوشش گسترده موضوعات مرتبط، به کاربران کمک می‌کند تا درک عمیق‌تری از مسائل مربوط به انرژی داشته باشند و در تصمیم‌گیری‌های خود در این زمینه، موفق‌تر عمل کنند
پربیننده ترین ها

پربحث ترین ها

جدیدترین ها

MIGT
migtco.ir 1397-1404 - حقوق مادی و معنوی سایت ام آی جی تی محفوظ است

ام آی جی تی

وبسایت اقتصادی با تمرکز بر نفت و گاز

MIGT: دروازه‌ای به سوی دنیای انرژی، از نفت و گاز و سوخت فسیلی تا انرژی‌های تجدیدپذیر و فناوری‌های نوین، همراه با تحلیل‌های دقیق و اخبار به روز